ورود به انجمن
نام کاربري : پسورد : يا عضويت | رمز عبور را فراموش کردم
اطلاعات اضاقي پست ها
پيام ما: اولين نيستيم ولي بهترين خواهيم بود.
تعداد بازديد 335
نويسنده پيام
noora آفلاين
عضويت: 10 /10 /-622




























پس از پایان گرفتن طوفان و هلاکت تمام مشرکان و بت پرستان، روزى شیطان
خدمت حضرت نوح(ع) رسید و عرض کرد: تو به من خدمت کرده اى، من نیز مى
خواهم به پاس آن کار، به تو خدمتى کنم!



حضرت نوح(ع) با تعجّب پرسید: چه خدمتى؟ گفت: این جمعیّتى که نفرین کردى
و نابود شدند و همچنین نسل آنها را، شب و روز مى بایست وسوسه مى کردم و
زحمت مى کشیدم تا هدایت نشوند. اکنون که هلاک شدند تا مدّتى آسوده ام!



حضرت نوح(ع) (گویا اطمینان نداشت غذاى معنوى که شیطان مى خواهد به او
بدهد غذاى مناسبى باشد و لذا آماده شنیدن سخنان او نبود. لذا، خطاب آمد
نصایحش را بشنو!



فرمود: چه خدمتى مى خواهى به من بکنى؟ شیطان گفت: در سه جا به یاد من باش که در آن سه حالت خیلى به بندگان خدا نزدیکم:



«اُذْکُرْنى اِذا غَضِبْتَ; به هنگام خشم و غضب به یاد من باش (که بسیار به تو نزدیکم)».



«وَاذْکُرْنى إِذا حَکَمْتَ بَیْنَ اثْنَیْنِ; به هنگام قضاوت بین دو نفر (نیز) به یاد من باش»



«وَاذْکُرْنى إِذا کُنْتَ مَعَ امْرَأَة خالیاً لَیْسَ مَعَکُما
اَحَدٌ; و به هنگامى که با زن تنهایى خلوت کرده اى و هیچ کس غیر از شما
دو نفر در آن جا نیست (نیز) به یاد من باش».

پنجشنبه 21 شهریور 1392 - 22:50
نقل قول اين ارسال در پاسخ گزارش اين ارسال به يک مدير
تشکر شده از این مطلب : 1 کاربر از noora به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: 818 /
ارسال پاسخ
برای نمایش پاسخ جدید نیازی به رفرش صفحه نیست روی تازه سازی پاسخ ها کلیک کنید !



برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.


پرش به انجمن :